سه ماهگی و روز دخترعسلم
جیگر مامان به این سرعت 3 ماه از قشنگترین و شاد ترین روزای عمرم که تو بهم با وجودت هدیه دادی گذشت دختر عزیزم انقد ماه و دوست داشتنی شدی که همه میخوان گاز گازت کنن و متنظر بزرگ شدنت هستن مامانی تو این ماه یاد گرفتی بی دلیل میخندی و ذوق میکنی عروسکاتو میگیری و وقتی صدات میکنیم سرتو برمیگردونی فدات شم من این ماه با چند روز تاخیر امدم چون با شما درگیر بودم حسابی چند روز پیش خون دفع کردی و قتی بردیمت بیمارستان ازت از خون و مدفوع گرفتن فهمیدیم که به پروتیین گاوی حساسیت داری عزیزم انقد نگرانت شده بودم که حد نداره وقتی دکی میخواست ازت خون بگیره کلی گریه کردی از شدت گریه سیاه شدی انگار یه تیکه از قلبمو کندن بابایی هم که انقد ن...
نویسنده :
بهار
15:10